امیرعلی خان ماامیرعلی خان ما، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره
امیرمهدی خان ماامیرمهدی خان ما، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 5 روز سن داره

شاهزادهای خونه ما

پایان انتظار ما

    شاهزاده ما ا میرعلی   خان به دنیا اومد                                                                        وای خدای من باورم نمیشه همین دیشب بود که برای پسرم پست گذاشتم و  نوشتم که بیا عشق مامان زود بیا.باورم نمیشه که درست 24 ساعت بعد پسر کوچولوم تو آغوش من خوابش ببره. پسرم تو حرف شنوترین و عاقل ترین پسر دنیای.عزیزم من و پدرت خیلی خیلی خوشحالیم که تو اومدی با اینکه خیلی خیلی زود و غیر منتظره اومدی اما خوش اومدی...
29 خرداد 1393

انتظار و بازهم انتظار

پسرکوچولوی من  این روزها برام روزهای سختیه دلم می خواد زود تموم بشه و شما به دنیا بیای .آخه هم مامانی حسابی سنگین شده و هم هرچی می گذره استرسم بیشتر میشه و خدا نکنه لحظه ای شما آروم و قرار بگیری و اعلام حضور نکنی اونوقت که دلم هزار راه میره . از طرفی هم طاقتم طاق شده و دلم می خواد شما شاهزاده رویاهام رو زود بغل بگیرم, دلم می خواد سرت رو روی سینه ام بزارم و زنش قلبت رو حس کنم و به تمام روزهای گذشته که انتظار اومدنت رو می کشیدم به خندم.                                دلم می خواد ساعت ها باهات حرف بزنم و بازی کنم و صدای قهقهه هات تموم خو...
28 خرداد 1393

پسرک شیطون

پسرم ,نفسم ,عشقم دیشب  حسابی شیطون شده بودی و کلی تو شکم مامانی اینور و ونور می رفتی.تا اینکه موقع خواب احساس کردم سمت چپ شکمم داره سوراخ میشه.وقتی دستم رو گذاشتم و لمس کردم باورم نمیشد که این پای گل پسری که داره از شکم مامانی میاد بیرون .وقتی پدرت فهمید اونهم دستش رو آورد تا پای شما رو لمس کنه که یه لگد جانانه مهمونش کردی.بابایی هم کلی ذوق میکرد که وای من چه پسر قوی دارم, ماشالله چه زوری داره, اما بعدش که دید مامانی داره اذیت میشه شروع کرد با شما صحبت کردن شاید یکم شما هوای مارو داشته باشی. الهی قربونت برم میدونم اون تو جا کمه و شما اذیت میشی ولی خواهش می کنم یکمم به این احشاء داخلی مامان رحم کن باور کن دیشب نزدیک بود ک...
10 خرداد 1393

اولین سوغاتی پسری

سلام گل پسرم به سلامتی آقاجون از نجف برگشتند و ما چند روزی رو با پدرت اونجا بودیم.آقاجون کلی سوغاتی های قشنگ برای ما و نوه ها آورده بودند و البته شما هم اولین سوغاتی تون رو گرفتی.البته سالهای قبل هم که عزیز و آقاجون سفر یا زیارتی می رفتن برای شما با اینکه وجود نداشتی وسایل و لباس می خریند اما این اولین سوغاتی بعد از اینکه ما فهمیدیم باید منتظر آقا امیرعلی باشیم. گل پسرم فقط 7 هفته دیگه مونده تا شما به دنیا بیای و رنگ و بوی زندگی ما رو عوض کنی.من و پدرت دیگه تاب و تحمل نداریم.انشالله به سلامتی به دنیا بیای و این لباس خوشگل رو بپوشی   ...
4 خرداد 1393
1